اون اتفاق پشم ريزونه رو ميخوام بگم!

اوايل سال يه دختري اومد دايركتم، عكسي كه تو تلگرامم گذاشته بودمو برام فرستاد، گفت 

مگه بدون ش چه عيبي داشت كه گذاشتين روش؟ 

من به شدت عصباني شدم و يادمه داشتم حرص مي خوردم و سريع رفتم عكس پروفايلمو عوض كردم و 

براش نوشتم ذخيره كردن عكس ديگران كار درستي نيست!

گفت چرا؟ اگه ازش سو استفاده نشه.

گفتم من از كجا بدونم شما سو استفاده نمي كني؟ 

گفت معذرت ميخوام ، منم گفتم خواهش. 

و تموم.

ديروز كه شعر گفتم و استوري كردم، يكي از پسراي كلاسمون اومد دايركت و اين ايموجي

رو فرستاد????????????????????

منم لايك كردم. يهو ديدم بالاش هم يه سري چت داشتيم باهم!!! تعجب كردم! چون من با هيچ

كدوم از پسراي كلاسمون حرف نزده بودم!! رفتم خوندم پيامامونو ديدم اين پسر همون

دختريه كه اون بالا بهتون گفتم:///// فقط الان اسم اكانتشو عوض كرده و از فيك بودن در اومده://///

اعصابم خورد شد. براش پيام دادم كه اين اكانت فيك شما بوديد؟؟ بعد گفتم گناه داره الان

خودش حتما پشيمونه و از سادگيش اين كارو كرده پاك كردم پياممو. 

ولي فك كنم نوتيفش براش رفته بود چون ديروز به شدددددت سر كلاس ناراحت بود. خيلي.

گفتم ,كردم ,پسراي كلاسمون منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مشاوره حقوقی تلفنی با وکیل پایه یک دادگستری 09175334832 گروه تحقیقاتی نیروی نهفته اهــنگ پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان اینجا همه چی درهمه نگاه به زیبایی